مطابق ماده 679 قانون مدنی موکل می تواند هر زمان که بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت بلاعزل در ضمن عقدِ لازم شرط شده باشد. بنابراین وکالت بلا عزل را می توان نوعی وکالت دانست که در آن موکل دیگر نمی تواند هر زمان که بخواهد وکیل را از انجام مورد وکالت عزل کند.
با این تعاریف اگر عقد وکالت با عدم عزل وکیل ضمن یک عقد لازم بیاید وکالت وکیل تبدیل به وکالت بلاعزل می گردد و موکل نمی تواند آن را فسخ یا باطل کند.
شرایط ابطال وکالت بلاعزل
1-فوت وکیل یا موکل: با فوت وکیل یا موکل عقد وکالت فسخ می شود زیرا عقد وکالت از عقود جایز است و برخلاف عقود لازم است که با فوت یکی از طرفین عقد، همچنان باقی می ماند و ورثه متوفا نیز ملزم به رعایت تعهدات موجود در آن قرارداد خواهند بود.
2-حجر وکیل یا موکل: حجر به این معنی است که فرد سلامت روانی خود را از دست بدهد یعنی مجنون یا سفیه باشد. همانگونه که گفته شد در صورتی که فرد مجنون شود وکالت فسخ می گردد و چنانچه فرد سفیه باشد و وکالتی در امور مالی نیز به او داده شده باشد عقد فسخ و وکالت باطل می گردد.
3-استعفای وکیل: در این مورد وکیل استعفای خود را به اطلاع موکل می رساند. این استعفا یک طرفه است و صرفاً از سوی وکیل مطرح می گردد چرا که موکل در وکالت بلاعزل به این خاطر که حق عزل وکیل را از خود گرفته نمیتواند وکیل را از سمت خود بر کنار کند.
4-اقاله عقد وکالت بلاعزل: اقاله به این معنی است که دو طرفِ عقد می توانند با توافق یکدیگر عقد را فسخ کنند. در وکالت بلاعزل نیز این امکان وجود دارد که هر دو طرف ( وکیل و موکل )ضمن مراجعه به دفتر اسناد رسمی و با رضایت خود عقد را بی اثر و باطل نمایند.
5-پایان مدت عقد وکالت در صورتی که مدت در عقد تعیین شده باشد: در این مورد با توجه به تعیین مدت مشخص در عقد وکالت و پس از سپری شدن آن مدت وکالت به خودی خود منقضی و باطل خواهد گردید.
6- از بین رفتن موضوع قرارداد یا انجام شدن آن کار: چنانچه شخصی برای انجام کاری وکالت بلاعزل به شخص دیگری بدهد با اتمام آن کار و یا از بین رفتن آن موضوع وکالت فسخ می شود.
7-انجام عمل منافی وکالت توسط موکل: اگر موکل عملی انجام دهد که آن عمل بر خلاف موارد وکالت باشد وکالت فسخ خواهد شد.